کد مطلب:182753 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

معرفی عترت
تهاجم تبلیغاتی حزب عثمانیه بر چهره تابناك عترت نقاب تاریك آویخته بود. و در شامات موقعیت عترت به صورت فراگیر مخدوش شده بود. كنار زدن آویخته های حزب عثمانیه از چهره عترت به دست توان مند سید ساجدین علیه السلام شكل گرفت، آن گونه كه چهره پر فروغ عترت درخشش یافت و نفاق پنهان بوسفیانی ها آشكار گردید.

سید ساجدین علیه السلام در خطبه آتشین خود در مجلس بزم یزید چهره تابناك فاطمه (سلام الله علیها) را شفاف ساخت و فاطمه را برترین زنان عالم، پاك و مطهر از هر گناه و پاره تن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و بتول و بی بدیل در حضور انبوه جمعیت معرفی نمود. سید ساجدین چهره علی علیه السلام را آن گونه شفاف ساخت كه بافته های 40 ساله بنی امیه برغم علی، پنبه شد. امام سجاد علیه السلام در هر موقعیت به معرفی چهره عترت پرداخت. هنگامی كه عبیدالله وی را تهدید به قتل نمود، عترت را این گونه معرفی نمود. فرزند زیاد آیا مرا از كشتن می ترسانی، آیا نمی دانی كشتن



[ صفحه 233]



شدن در راه خدا، سیره ی ماست و شهادت در راه خدا كرامت و افتخار ما می باشد. أبالقتل تهددنی اما علمت ان القتل لنا عادة و كرامتنا شهادة. [1] .

امام سجاد علیه السلام در سراسر دعاهای خویش كه سرشار از معارف و اندیشه های تابناك وحیانی می باشد؛ عترت و آل رسول را محور خیرات و بركات معرفی نمود. و آنان را اساس امنیت و نعمت های الهی برمی شمرد. در سراسر صحیفه سجادیه در هر جای مناسب سخن از این سرود زیبای سید ساجدین علیه السلام است كه «اللهم صل علی محمد و آله» این سرود یعنی شفاف نمودن چهره عترت. یعنی بازگو نمودن نقش عترت در نظام هستی و در نظام اجتماعی یعنی رهنمون انسان به سعادت و خیر. این سرود كه ورد زبان سید الساجدین علیه السلام در هر جای مناسب است یعنی تثبیت موقعیت عترت آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم و شفاف نمودن فضایل عترت در بین عموم مردم.

همچنین در فراز دیگر امام سجاد علیه السلام عترت آل رسول را این گونه معرفی می نماید: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادة المؤمنین و قادة الغر المحجلین و موالی المؤمنین و نحن امان اهل الارض كما ان النجوم امان لاهل السماء و نحن الذین بنا یمسك الله السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا یمسك الارض ان تمید باهلها. [2] «ما (عترت) پیشوایان مسلمانانیم، حجت و رهبران الهی بر جهانیانیم، ما برترین مؤمنان و رهبران رو سپیدانیم، ما دوستداران اهل ایمان هستیم، ما (عترت) محور امنیت زمینیان، همانند ستارگان كه محور امنیت آسمانیانند، می باشیم. ما همان هایی هستیم كه استقرار آسمان و زمین باذن الله به بركت ماست».



[ صفحه 234]



در این سخن نورانی علی بن الحسین علیه السلام محورهای برتری های عترت را به گونه شفاف و عمیق بیان می نماید. بر اساس آن برتری، شایستگی گزینش آنان به رهبری جامعه آشكار می گردد. عترت لنگرگاه زمین و آسمان معرفی می شود. عترت آن گونه محوریت در نظام هستی دارد كه به بركت آنان نظام هستی برپاست، گردش ستارگان و كرات آسمانی به محوریت آنهاست، استقرار و آرامش زمین به محوریت آنهاست. البته تحلیل این بخش سخن امام شاید از عهده هیچ فردی ساخته نباشد. كه چگونه عترت محور گردش كرات و امنیت آسمانی ها و زمینی ها در نظام تكوین می باشند؟ نقش عترت در امنیت اجتماعی و ملی و نیز تربیت و رهبری جامعه شفاف و روشن است. لیكن نقش محوری عترت در نظام تكوینی به این گونه گسترده و عمیق كه در این گفتار و سایر گفتارهای نورانی عترت فراوان مطرح می باشد، تحلیل عمیق و شفاف و توان مندی را می طلبد؛ كه می توان گفت این مهم تنها در توان عترت آل رسول (علیهم السلام) می باشد.

این گونه شفاف سازی چهره عترت در عهد تاریك بنی امیه و بنی مروان كه خرافات جاهلی رواج یافته و واپس گرایی امت اسلامی را تهدید می نماید. بدعت ها و تحریف ها اساس دین و احكام و سنت ها را تهدید می نماید. دین در خطر دست خوش تحریف است و چهره تابناك عترت آن گونه در پوشش های نفاق و دورویی پنهان شده است، تلاشی بس ارزشمند می باشد كه سیدساجدین علیه السلام افتخار آن را دارد. اینها نمونه هایی از تلاش سید ساجدین علیه السلام می باشد كه در برابر تهاجم فرهنگی آنان قد افراشته است. اینها نمونه هایی از جهاد فرهنگی امام فرزانگان و فرزند برومند حسین بن علی علیه السلام می باشد.



[ صفحه 235]



آیا از فضایل عترت دم زدن در فضای كه بخش نامه های رسمی نهادهای آموزش به كتمان مناقب اهل بیت (علیهم السلام) می باشد و نیز تلاش محوری حاكمیت بر دروغ سازی و جعل حدیث از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بر فضایل آل عثمان شكل می گیرد، كاری آسان می تواند باشد؟ به یقین می توان گفت در فضایی كه زبان مداحان اهل بیت از حلقوم بیرون آورده می شد، و سر آنان از قامت سروشان برداشته می شد! این گونه سخن از عترت، و این گونه درخشان نمودن چهره های تابناك آل رسول بزرگترین جهاد است كه سید الساجدین علیه السلام سال های متمادی در خط مقدم این مبارزه قرار گرفته است.

امام سجاد علیه السلام در این شرایط بحران و خفقان به طور صریح سخن از غصب امامت و رهبری از عترت دارد! در دعای دو روز عید مهم دینی، روز جمعه و روز عید قربان كه هر دو از منصب های ولایی و شؤون رهبری می باشند، امام سجاد به طور شفاف ابراز می دارد كه این مقام از عترت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كه شایسته این مقام می باشند به تاراج رفته است، اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفیائك و مواضع امنائك فی الدرجة الرفیعة التی اختصصتهم بها قد ابتزوها. «خدایا این مقام كه ویژه و شایسته جانشینان تو و برگزیدگان تو می باشد و جایگاه افراد امینی است كه از برترین درجه برخوردار می باشند و مقامی است كه تنها عترت را شایسته آن می دانی، از عترت گرفته شده است!» آنگاه در پایان دعا بر تمام دشمنان عترت و تمام مظاهر ستم و اعوان و انصار ستمگران بر حقوق عترت، از نخستین افراد وادی ستم تا آخرین آنان را مورد نفرین قرار می دهد. و نیز آنان كه از راه ستمگران پیروی نمودند و یا حتی



[ صفحه 236]



عمل كرد آنان را پسندیده اند نفرین می كند، اللهم العن اعدائهم من الاولین و الآخرین و من رضی بفعالهم و اشیائهم و اتبائهم. [3] .

امام سجاد به طور شفاف امامت و رهبری را حق عترت كه به دست ستمگران غصب شده عنوان می كند. و این گونه نفرین شامل بر تمام ستمگران حقوق اهل بیت (علیهم السلام) و آنان كه ایشان را یاری رساندند و آنان كه راه و رسم آنان را تداوم دادند و آنان كه رفتار ستمگران را پسندیدند نثار می نماید!

همچنین در معرفی عترت می فرماید: نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقیم و نحن عیبة علمه و نحن تراجمة وحیه و نحن اركان توحیده و نحن موضع سره. [4] «راه های رسیدن به خدا سبحان ما هستیم، ما بزرگ راه مستقیم می باشیم. ما منبع دانش الهی می باشیم. تفسیر و بیان وحی الهی از ما ساخته است. و اركان توحید ما هستیم و مخزن اسرار الهی ما هستیم». فضایل برجسته و محوری عترت را حضرت در این سخنان شفاف تحلیل می نماید.

سخن كوتاه كه تنها راه مطمئن كه از هر خطر مصون است، راه عترت است. هر كس راه عترت را برگزید، ره یافته خواهد بود و هر كس از عترت الگو گرفت، رهنمون شده و به مقصد می رسد، فمن سلم لنا سلم و من اقتدی بنا هدی. [5] .



[ صفحه 237]




[1] الفتوح، ج 5، ص 143.

[2] امالي صدوق (ره)، مجلس 34، ص 186.

[3] صحيفه سجاديه، دعاي شماره 48.

[4] معاني الاخبار، ص 35، بحار، ج 24، ص 12.

[5] كمال الدين، ج 1، ص 324.